سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزِ خود را سیاه می کردم

دائماً اشتباه می کردم

جرمِ من اینکه بی شما آقا

عمرِ خود را تباه می کردم

هر شب از غُصّه ی ندیدن هات

آسمان را نگاه می کردم

گر چه با یاد روی تو هر شب

سفری تا به ماه می کردم ...

لیکن ای آسمان آبیِ من

ساده بودم گناه می کردم

سر به زانوی آسمان دارم

گله از دست ِ این و آن دارم

دستِ خالی ،گواه آوردم

گرچه رویی سیاه آوردم

بی کَسم ، خسته ام ، پریشانم

بی پناهم ، پناه آوردم

من که ناقابلم ولی سر را

درگهِ پادشاه آوردم

گرچه سر را نمی خری امّا

ناله و اشک و آه آوردم

پیش دریای حلم و صبر شما

کوله بارِ گناه آوردم

تا که یاد تورا بغل کردم

هوس ساغر غزل کردم  

غزلی گفته ام خرابِ خراب

غزلی با قوافیِ بی تاب

غزلی با هجوم خوشبختی

غزلی با ردیف آب و شراب

باز در شعرمن هوس پیچید

هوس لحظه ی مرا دریاب

لحظه هایِ طلوعِ خورشیدی

لحظه هایِ قشنگِ در مهتاب

شب و مهتاب و شعرِ من باهم

شده تقدیمِ حضرت ارباب

بپذیرید ازمن این دل را

این دلِ بر تو گشته مایل را

حالِ من را غزل ، افاقه نکرد

تلخی ام را عسل ، افاقه نکرد

خواه و نا خواه من که می مُردم

کشته ات را بغل افاقه نکرد

این و آن عاشقند و معشوقند

عشق ما را مَثَل افاقه نکرد

گرچه ماکشتگانِ معشوقیم

عقل و بحث و جدل ، افاقه نکرد

گفته بودی که شعر ، افاقه کند

این غزل ، لااقل افاقه نکرد

بازهم بی کسی و تنهایی

بازهم جمعه شد ، نمی آیی ؟

بی کس و بی پناه و تنهایم

از برایِ سفر ، مهیّایم

توخودت گفته ای که میآیی

من که مُردم ، نگو نمی آیم

التماسِ مرا تماشا کن

دست های همیشه بالایم

خواهشم گرچه کودکانه بُود

کاشکی می شدی تو بابایم

قطره ی کوچکم مقابلتان

آرزومندِ لطفِ دریایم

مبتلایِ توأم مرا دریاب

خاکِ پایِ توأم مرا دریاب

ساکن کوچه های پاییزم

برگ خشکیده ام که می ریزم

با نگاهی مرا بهاری کن

تا بهارانه ای برانگیزم

خاک پای شما شدم آقا

تا که از این میانه برخیزم

شور شیرین و عشق فرهادم

گرچه در بند خسرو پرویزم

عاقلم کن که عاشقت باشم

تا که از دیگران بپر هیزم

عاشقم کن که مبتلا باشم

ازمقیمان کربلا باشم

 

 

 




نگارش در تاریخ چهارشنبه 91 تیر 21 توسط سید عباس ذبیح الحسین | نظر

 ضرورت صیام و قیام در ماه شعبان     

در روایت ماه شعبان آمده است که منادی نبی اکرم(ص) به دستور حضرت در مدینه ندا می‌داد: این ماه، ماه من است؛ من را به روزه این ماه کمک کنید. امیرالمومنین(ع) فرمودند: از وقتی این ندا را شنیدم روزه این ماه را ترک نکردم. در حقیقت، حضرت می‌خواهند شفاعت کنند و روزه، یکی از رشته های شفاعت ایشان است؛ باطن صوم، ولایت و شفاعت نبی اکرم(ص) است؛ صوم به تنهایی خاصیتی ندارد، جز این که انسان را به شفاعت حضرت نائل کند. ماه نبی اکرم(ص)، ماهی است که رحمت و رضوان در آن منتشر است. در این ماه، می‌توان به مقام رحمت و رضوان رسید. این رحمت، رحمت رحیمیه یا همان مقام رضوان است؛ مقامی که از آثار رحمت رحیمیه خدای متعال است. به این ترتیب، راه رسیدن به مقام رضوان که فوق همه درجات بهشت است، به برکت نبی اکرم(ص) باز می‌شود. به نظر می‌آید که صیام و قیام نبی اکرم(ص) برای قرب و شفاعت بوده است. هر کس بخواهد به شفاعت حضرت برسد باید همان صیام و قیام را داشته باشد. با عبادت نبی اکرم(ص) درهای رضوان گشوده می‌شود: «بکم یسلک الی الرضوان» به واسطه نبی اکرم(ص)، مقام رضوان پائین آمده و قابل دسترس شده است. حضرت در روایتی توضیح می‌دهند که این درخت طوبی شاخ و برگ های خود را فرود می‌آورد تا مردم به آن متمسک شوند؛ منظور از این امر، در واقع همان شفاعت نبی اکرم(ص) است.

ماه شعبان رو به پایان است و ماه رمضان پیش روست و دست خالی رسیدن به این ماه جز سر افکندگی و ندامت چیزی دیگر به همراه ندارد پس وقت را مغتنم بشمارید و عزم را جزم کنید و این چند روز باقی مانده از شعبان المعظم ، خود را مشمول شفاعتِ سرور کائنات ، اشرف مخلوقات نبی مکرم اسلام صلی الله و علیه وآله وسلم کنید .

وقت تنگ است و راه طولانی ...

                           

 




نگارش در تاریخ دوشنبه 91 تیر 19 توسط سید عباس ذبیح الحسین | نظر

اگر شاعران نبودند خوانندگان ناچار می شدند بی هدف چهچه بزنند ، نقاشان ، دیوانه ی مناظر شاعرانه و فیلسوفان دربدر افکار شاعرانه می شدند . اگر شاعران نبودند هیچکس گلدان یادبودی را لب ایوان خاطره ای نمی گذاشت . اگر تصنیفهای عاشقانه توسط شاعران سروده نمیشد ویلن ها نمی توانستند دست مستمعین را بگیرند و به سالن احساس ، هدایت کنند .

شعر کاغذ دلسوختگان و نامه ی عاشقان است . شعر ، نامه ی عاشقانه ی انسان به خداست ، عاشقان از طریق شعر با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و عارفان بر موج شعر برای یکدیگر پیام می فرستند ، بیشتر پیامهای بزرگ بشری ، روی تلکس شعر آمده است . زیبا ترین نامه های عاشقانه نامه هائی بوده اند که در پرتو شمع شاعران نوشته شده اند .




نگارش در تاریخ یکشنبه 91 تیر 18 توسط سید عباس ذبیح الحسین | نظر

لبخند بزن بر شب کابوسی ماهم

افروخته کن مشعل فانوسی ماهم

آری تو بیا روشن مطلق ، که تو باشی ...

 خورشید بیاید به زمین بوسی ماهم !!!

پا بود که در راه خجالت زده مان کرد

یکباره بسوزان پر طاووسی ماهم

آتش شده این بغض گلوگیر ولی حیف

نشنید کسی ناله ی ققنوسی ماهم

ای روح مسیحایی یکشنبه و جمعه ...

می خواند تورا گریه ی ناقوسی ماهم

 




نگارش در تاریخ شنبه 91 تیر 17 توسط سید عباس ذبیح الحسین | نظر

این وبلاگ امروز متولد شد .




نگارش در تاریخ شنبه 91 تیر 17 توسط سید عباس ذبیح الحسین | نظر
قالب وبلاگ